پایگاه اطلاع رسانی

سازمان حج و زیارت

با راهیان حج ۱۴۰۲/

حج تجلی شکوه و مجد کلمه و نام حبیب و محبوب !

حج تجلی  شکوه و مجد کلمه و نام حبیب و محبوب !
حج گزاری عمری به درازنای تاریخ دارد و تبلور تاریخ انبیا بلکه تجلی خصائص انبیاست.
به گزارش پایگاه اطلاع رسانی حج و زیارت ؛ متن یادداشت حجت الاسلام والمسلمین حمید احمدی به شرح ذیل می باشد؛
خداوند از پیامبرش به عنوان کلمه الله یاد می کند که خود تجلی از نام و مهر اوست.و حج نیز مجرا و محل و ساحت تجلی کلمه الهیه و بلکه تجلی شکوه نام و مجد اوست!
به اقتضای این سطور صفحات و جرعه هایی از این تجلی در ضیافت با شکوه و قدسی حج به لطف و عنایت تحریر گردد. بعونه تعالی

◇ حج صحنه ای زیبا از شوق زیارت بیت الله و درک فیوضات الهی است که در نهاد آدمی به ودیعت گذاشته شده است. اشتیاق حضور در محضر ولی خدا و حرم و مشاهده خانه توحید نمودی از اشتیاق یوسف است که در وصف نگنجد !
◇ حج جان عاشق را با بوی خوش معشوق که از نفس رحمان به مشامش می رسد،دیدگانش را می گشاید تا زیبایی روحانی سرمدی را مشاهده کند .
لذا تجلی اندوه یعقوب است که معجزه آسا از بوی پیراهن فرزند بینا می شود و چشم می گشاید.
◇ از دیگر سو حج نمایشی از رنج ایوب نبی است که در رنج کشیدن شکیبا و بی همتا بود.
و حج با مشقات و رنج ها همراه است ، همانند دوری از خانه و دیار و سختی سفر و اسکان در صحرا و دشت و انجام مناسک در زمان ها و امکنه متعدد! از این حیث ظهور رشحه ای از شکیبایی ایوب در حج همه مشقات به صبر، فرجام ظفر یابد.
◇ حج گزار بعد سالها محبوس در تن و دنیا ، در اوج این ظلمت با خواندن خداوند " لبیک اللهم لبیک " و اعتراف به وحدانیت و ظلم به خویشتن " لا اله الا انت سبحانک انی کنت من الظالمین "
به لطف حق نجات می یابد و به مهر او ، همچون نوزاد، رهیده از گناه و ظلمت نفس، به وطن باز می گردد.!
این وجه تجلی داستان یونس نبی محبوس در بطن نهنگ است که پس از آنکه پروردگارش را در ظلمت سیاه چال زندگی، امیدوارانه به لطف حق ، حمد و ثنای گوید ، نجات می یابد!

◇ حج حضور در وادی مقدس و امن است که رحمت الهی در آن در هیبت مشقت و رنج ، مستور شده است و در پایان با قدم نهادن به این وادی مقدس و مقام قرب حق ، همه چیز را زیبا و حب و عشق محض می یابد .
این وجه تجلی حضور کلیم خدا در کوه طور است که برای کسب ناری به قبس نوری واصل و کوه طور به یمن تجلی خداوند به وجد و رقص در آمد!
"أَسْأَلُکَ بِکَلِمَتِکَ الَّتِی غَلَبَتْ کُلَّ شَیْ‏ءٍ وَ بِنُورِ وَجْهِکَ الَّذِی تَجَلَّیْتَ بِهِ لِلْجَبَلِ فَجَعَلْتَهُ دَکّا وَ خَرَّ مُوسَى صَعِقا"

◇ حج همچنین عرصه استجابت دعا و زنده کردن جان مرده است به نفس حق.
این از تجلی دم حیات بخش مسیح پیامبر است که به بیان امام علی بن موسی الرضا علیهما السلام هنگامی که بیماری فراوان شد و بیشتر خلق گرفتار آلام ، او با دم شفادبخش خود به اذن و نسیم ربوبی نجات شان داد !
عیسی چو برست از خر ، گشت دعایش قبول /
دست بشو کز ملک مائده و خوان رسید .

◇ حج عرصه حیات نو در حریم عز کبریایی است و این حیات در گرو چشیدن شهد نفس یار و مشاهده رخ معشوق است و الا حج گزار بی بهره آن،جان مرده و خسته تر را بر تن رنجور به وطن حمل خو اهد کرد!

گر زمسیح پرسدت مرده چگونه زنده کرد/
بوسه بده به پیش او بر لب ما که همچنین .

◇ لذا حاجی همچون‌ مرغ گلینی است که از دم ربوبی مسیح جان می گیرد .
تو عیسی و من مرغت،تو مرغی ساختی از گل
چنانکه در دمی در من، چنان در اوج پرانم .

پایان حج و ثمره آن بشاشی و خنده و شادابی است ، چون همه عرصه ها و زوایا و اضلاع آن مشحون به لطف خداوند و سرشار از امید به رحمت اوست !

◇این هم ز تجلیات قدسی عیسی مسیح است که پیوسته خندان بود و در مقابل،یحیای نبی نگران و اندیشناک.
از این رو یحیی به عیسی گفت که: " تو از مکرهای دقیق قوی ایمن شدی که چنین می خندی ؟"
عیسی گفت:
"تو از عنایت ها و لطف های دقیق و لطیف حق غافل شدی که چندینی می گریی؟"
کسی از اولیای حق که شاهد این ماجرا بوده ، از حق تعالی پرسید:
" از این دو که را مقام عالی تر است؟
"جواب گفت که: " احسنهم بی ظنا " کسی که نیکوتر در باره ما می اندیشد.

◇ و نیز حج گشوده شدن باب امید به رحمت و لطف خداوند است که مژده رهایی و نجات با توکل داده است.
لذا حج را ظهور فراز توکل و اعتماد به خداوند دانسته اند که آدمیان با تکیه بر آن به خانه و حرم دوست ، از دره ها و دشت ها و شهرها و قصبات عزم سفر نمایند. این تجلی توکل و اعتماد ابراهیم خلیل الله در قعر آتش نمرودیان است که تنها به خداوند اعتماد کرد و چشم یاری به کس ندوخت !
◇ و نیز حج وادی استجابت دعاست که حج‌گزاران با ایمان به این خصیصه در خانه بیتی که صاحبش کریم است هر آنچه تمنای او بود برای خود و دیگران درخواست کند.
این تجلی دعای خلیل خداست که بعد آن مساعی بی نظیر و پرخطر و جمیلش برای ذریه اش و امت دعا کرد و در خواستنش مآل اندیش و بلند نظر بود.
این تجلی اتساع وجودی آن پیامبر بزرگ و فرزندش ذبیح الله است که در این مصار و حرم هر آنچه خی

ر است بر ای دیگران طلب نماید و از دعا در حق آنان نظر بلند و وسیع دارد!
و همچنین حج صحنه گذشت و بذل مال و ندیدن خود است که این نیز نمود بی نظیر ابراهیم خلیل در قربانی همه تعلقات و وابستگی اش در راه محبوب است !

◇ حج ساحت ظهور رحمت بی انتهای الهی است و حاجی مشحون از این رحمت بی امتنان حق تعالی !
این از تجلیات پیامبر رحمت حضرت خاتم الانبیاست که رحمت او بیکران است و بی سوال،افاضه خلق می کرد و طبیب دردها و آلام همه بود.
ظهور این خصیصه نبوی در حج ، به همه بهره مندان این خان رحمت واسعه ، به رحمت دستگیر خلق خواهند بود.
حج ساحت ضیافت الهی است که از تجلی فیض پیامبر اعظم است که هر کسی بر او وارد می شد به اکرام پذیرا و آغازگر سلام بر او بود و مهمانش بی توشه ترک خانه اش نمی کرد!

◇حج محل ظهور و تجلی کلام خداوند ، قرآن کریم و انس و ترنم آن نغمه های آسمانی است که تجلی دیگری از وجود نورانی نبی اسلام است که همه وجود او سر شار از کلام وحی و انس با آن بود.

◇ حج تجلی ولایت الهیه و ربوبیت حضرت حق است این فیض بزرگ را خداوند رهاورد معرفت و عبودیت
و سربلندی از ابتلائات قرار داده است که تجلی ولایت سید الاوصیا امام علی بن ابی طالب است. چنانچه پیامبر خدا خطاب به امیر مؤمنان وجودش را همچون کعبه معرفی می کند که مردمان برای درک فیض و نجات باید به محضر او بار یابند.
◇همچنین است نگاه به کعبه که پاداش آن آرامش و عبادت است. این نیز از فیض تجلی ولایت ابو الائمه علی بن ابیطالب است که در روایت نبوی نگاه به علی همانند نگاه به کعبه عبادت خداوند شمرده شد.
" قال رسول الله (ص): مثل علي (ع) فيكم كمثل الكعبة المستورة, النظر إليها عبادة, و الحج إليها فريضة"
مثل علی در میان شما ، همانند کعبه پوشیده است ،که نظر به سویش عبادت و حج به سوی آن واجب شده است.

🔹 همه این تجلیات خود تجلی مجد و شکوه الهی است که همه فرستادگان او و همه خیرات و زیبایی ها از جمله حج ،تجلی نام بزرگ و با عظمت و با شکوه و عزیز
محبوب حبیب خداوند است .
وَ بِمَجْدِکَ الَّذِی تَجَلَّیْتَ بِهِ لِمُوسَى کَلِیمِکَ عَلَیْهِ السَّلامُ فِی طُورِ سَیْنَاءَ وَ لِإِبْرَاهِیمَ عَلَیْهِ السَّلامُ خَلِیلِکَ مِنْ قَبْلُ فِی مَسْجِدِ الْخَیْفِ"،
به نام‏ بزرگت،آن نام بزرگ‏تر،با شکوه‏تر،گرامی تر،و به بزرگی ات که با آن بر موسى کلیمت(درود بر او)در طور سینا جلوه کردى و نیز براى ابراهیم(درود بر او)خلیلت پیش از آن در مسجد خیف و براى اسحاق برگزیده ات(درود بر او)در چاه شیع و براى یعقوب(درود بر او) پیامبرت در بیت ایل و وفا کردى به پیمانت براى ابراهیم(درود بر او)و به سوگندت براى اسحاق‏ و به شهادتت براى یعقوب و به وعده ات براى اهل ایمان و براى دعاخوانان به نامهایت که اجابتشان کردى و به بزرگی ات‏ که براى موسى بن عمران(درود بر او)در قبّه رمّان نمایان شد،و به نشانه هایت که‏ در زمین مصر،به بزرگوارى عزّت و غلبه ات واقع شد،با نشانه هاى تحسین‏برانگیز و حاکمیت نیرومند و در سایه قدرت پرشکوت،به مقام کلمه تامّه."

● در روایت تجلی در حکایت حج، آنچه به فهم آید و ادراک می شود چنین است : اگر چه حج با رنج و مشقت همراه است و بدین سبب آن را ریاضت مومن دانسته اند- که متأسفانه گم شده حج این سالها ست که رویکرد و سیاست رفاه گرایی از سوی متو لیان حج مقصد است، نه ریاضت و سلوک مومنانه - پایان پیروز آن مشاهده فیض نجات بخش و رحمت گسترده الهی و بهره مندی از تابش اشعه خورشید ولایت در دل رهیده از ظلمت و جان سرشار از ربوبیت و قرار گرفتن در سایه عز ، باعظمت ، با شکوه و مجد خداوند است که در جان ضیوف این ساحت ملکوتی و در همه اماکن قدسی می درخشد و حیات می بخشد و همه عرصه حضور، رنگ و بوی این تجلیات می گیرد و حج با شکوه ترین و روشن ترین صحنه این تجلیات دلکش و جمیل است که رغم همراه بودن با رنجها و مشقات، شوق و شعف وصف نشدنی در جان هر مومنی برای حضور در این ضیافت بی مانند ، خاموش نشدنی و دائمی است و همیشه رنجهایش ختم به شادی بزرگتر ، شیرین تر و لذت بخش تر بلکه خود شهد گوارای بی مثال می شود.

🔹اما شرط بقای این شادی و سرور ، شکر نعمت حضور و مراقبه بر آن و کنار ننهادن تحفه الهی " من و سلوی " و تمنا نکردن " پیاز و گندنا" ی دنیاست!
و تا بعد این هجرت و حضور در محل ظهور رحمت و فیض و محبت و بصیرت الهی ، حیات ، منش ، سلوک ، بینش ، منش مهمان بار یافته ، صبغه و رنگ حج داشته باشد و در هر کوی و برزن ، مکسب و مکتب ، خانه و دیاری ،خلق بوی حج از او استشمام کنند .
ان شاءالله.
امتیاز به خبر :

ارسال نظرات

نام

ایمیل

وب سایت

نظرات شما

هم اکنون هیچ نظری ارسال نشده است. شما می توانید اولین نظردهنده باشد.