پایگاه اطلاع رسانی

سازمان حج و زیارت

به مناسبت بیست و یکم رمضان

اعتدال، عدالت و حکمرانی در اندیشه امام علی(ع)

اعتدال، عدالت و حکمرانی در اندیشه امام علی(ع)

نگاه حضرت علی(ع) به مقوله های اعتدال، عدالت و حکمرانی ریشه در جهان بینی الهی و انسانی وی دارد. ایشان راه های دین را معتدل و عدالت را موجب پایایی انسان و نظام بخش حکومت می داند و شاخص های حکمرانی خوب را تبیین می کند.

امام علی(ع) زاهدی با تقوا و عالمی بی همتا بود؛ سیره و سلوکش همراه با کلام گهربارش نشانگر عظمت و بزرگی اوست.

چه بگوییم و چگونه بگوییم از کسی که مظهر مهر است و وفا، معدن جود است و سخا، بزرگ مرد تاریخ، مظهر جوانمردی ، نماد انسان کامل، عاشق حقیقت و عدالت مجسم.

آن انسان شگفتی که سینه اش انبوه فشرده یی از آگاهی ها است و اندیشه اش به راه های آسمان آشناتر است از راه های زمین، اوست که ناگهان از بستر نرمِ خانه، نیمه های شب می گریزد و سینه اش خفقان می گیرد و به نخلستان های حومه ی شهر پناه می برد و در دل شب، از درد و حیرت و هراس در برابر ملکوت، عظمت وجود و جمال، جاذبه ی خدا و حقارت و نیاز خویش، ناله برمی دارد و از هوش می رود.(1)

علی(ع) کسی است که نه تنها با اندیشه و سخنش، بلکه با وجود و زندگی اش، به همه ی دردها و نیازها و همه ی احتیاج های چندگونه ی بشری، در همه ی دوره ها، پاسخ می دهد.(2)

بر آن شدیم به مناسبت شهادتش به شمه یی از دیدگاه های این امام درباره ی موضوع هایی چون اعتدال و میانه روی، عدالت و اصول حکمرانی بپردازیم.

***اعتدال و میانه روی در نهج البلاغه

امور دین بر میانه روی استوار است. امام علی (ع) در خطبه یی فرموده است:«الا و انَّ شرائعَ الدینِ واحدُه، و سُبله قاصدُه، من اَخذَ بها لَحِقَ و غَنِمَ، و مَن وَقف عَنها ضلَّ و نَدِمَ.»(3) آگاه باشید که آبشخورهای دین یکی است، و راه های آن همه معتدل و مستقیم و نزدیک است که هر که بدان چنگ زند، به کاروان حق پیوندد و بهره مند شود و هر که از آن باز ایستد، گمراه شود و پشیمان گردد.

هر که راه روشن دین را به درستی دریابد و در آن گام زند، در مسیری معتدل سیر خواهد کرد که او را به سعادت رهنمون می شود. به بیان امیرمؤمنان علی (ع):«انَّ اللهَ سُبحانه انَزلَ کتاباً هادیاً بیَّن فیهِ الخَیر و الشَر؛ فخُذوا نَهجَ الخَیر تَهتَدُوا، و اصدفُوا عَن سَمت الشَر تقصِدُوا»(4) خداوند سبحان کتابی هدایت گر و راهنما فرو فرستاده است که نیکی و بدی در آن به روشنی بیان شده است. پس راه نیکی و خیر را در پیش گیرید تا هدایت یابید و از بدی و شر روی بر تابید تا در جاده ی مستقیم و میانه قرار گیرید.(5)

امام علی(ع) می فرماید آن که میانه روی کند، تهیدست نمی شود (6). همچنین در نامه به زیاد بن ابیه در سال 36 هجری می نویسد: «ای زیاد از اسراف بپرهیز و میانه روی را برگزین، از امروز به فکر فردا باش، از اموال دنیا به اندازه کفاف خویش نگه دار و زیادی را برای روز نیازمندیت در آخرت پیش فرست.(7)

***جایگاه عدالت در اندیشه امام علی(ع)

نگاه حضرت علی(ع) به مقوله ی عدالت ریشه در جهان بینی الهی دارد، ایشان عدالت را موجب پایایی انسان(خلق)، نظام بخش حکومت، مترادف انصاف، فضیلت انسان، فضیلت فرمانروا، برترین ویژگی نیکو، غنی ترین ثروت، سامان دهنده شهروندان، زیبایی حاکمان، تداوم بخش قدرت، زیبایی سیاست، سامان بخش و نجات دهنده ی دولت، برترین سیاست، عامل همبستگی و مانند آن دانسته است.(8)

امیرمؤمنان(ع) در مقام تبیین ارزش و جایگاه عدالت در پاسخ پرسشی درباره این که آیا ارزش عدالت برتر است یا ارزش بخشش؟ بر این باور است که ارزش عدالت بیشتر است و 2 دلیل برای آن ذکر می کنند؛ «عدالت هر چیزی را در جای خود می نهد، در حالی که بخشش آن را از جای خود خارج می سازد.» (9)

در عدل استحقاق های طبیعی و واقعی در نظر گرفته می شود، برخلاف جود که سبب می شود جامعه مانند بدن مریض که یک عضو آن درست کار نمی کند اعضای دیگر، فعالیت های خود را متوجه اصلاح او کنند و بهتر این است که جامعه چنین حالتی را نداشته باشد، «عدالت تدبیر عمومی مردم است در حالی که بخشش، گروه خاصی را شامل می شود»، عدالت قانونی عام همانند چهار راهی است که همواره باید از آن بروند برخلاف جود که حالتی است استثنایی و نمی شود برای آن حساب باز کرد.(10)

«فالعدل اشرفهما و افضلهما» پس عدالت شریفتر و برتر از جود است. علامت این نوع تفکر این است که مسایل اجتماعی بر مسایل فردی تقدم دارد و اصالت با اجتماع است نه فرد، به عبارت دیگر، همیشه باید به مسائل اجتماعی نگاه کلان داشت نه نگاه جزیی و فردی.

عدالت در بعد حقوق و قانونگذاری در حکومت علوی به معنای جلوگیری از برداشت های تبعیض آمیز از قانون بود، زیرا اگر این جریان در اسلام رشد می کرد و وجهه ی شرعی به خود می گرفت خطری بس بزرگ بود. از جمله مواردی که در این رابطه می توان برشمرد، اقدام خوارج بود که با سوء برداشت از آیات قرآنی، نظامی حقوقی را ترسیم کردند که اشخاص گناهکار در زمره کافران قرار گرفته و براساس آن از حقوق اجتماعی خود محروم شوند. امام علی(ع) در برابر چنین برداشت های ناروایی ایستاد و در رد خوارج به سیره ی نبوی استدلال کرد. (11)

عدالت قضایی به این معناست که بعضی از انسان ها حقوق دیگر افراد جامعه را زیر پای می گذارند، در نتیجه نیاز به داوری عادلانه و ممانعت از تضییع حقوق انسان ها در جامعه پدید می آید. این نیاز تنها با نیروی عدالت حقوقی و قضایی مرتفع می شود. (12)

عدالت اقتصادی با مباحث توزیع، گره خورده و هر جا سخن از عدالت اقتصادی است ذهن ما متوجه روش های عادلانه در توزیع درآمدها می شود. سخنان امام علی(ع) نیز ناظر بر این مساله است: «من و تبعیض؟ من و پایمال کردن عدالت؟ اگرهمه اموال عمومی که در اختیارم است مال شخصی خودم بود و می خواستم آن را تقسیم کنم، هرگز تبعیض روا نمی داشتم تا چه رسد که مال، مال خداست و من امانتدار خدایم.» (13)

در حکومت علوی عدالت در اخذ مالیات و زکات، اجرای صحیح آن می باشد.(14) اعتماد به مردم و جلب مشارکت آنان از طریق اتخاذ روش خود ارزیابی و خود تشخیصی در کنار اخلاق و رفتار پسندیده عاملان زکات و رعایت دقیق قوانین به وسیله آنان، از موارد عدالت در اخذ مالیات می باشد. (15)

***شاخص های حکمرانی در دیدگاه امام علی(ع) در نهج البلاغه

اصطلاح «حکمرانی خوب»(Good Governance)، یکی از اصطلاحات رایج در مباحث سیاسی امروز است. منظور از «حکمرانی خوب»، اداره و تنظیم امور کشور و جامعه و رابطه ی دولت - شهروندان بر اساس عقل و دموکراسی(حق انتخاب مردم)، حقوق شهروندی، حاکمیت قانون و دستگاه قضایی مؤثر و... است.

امام معتقد بود حکومتی می تواند مصداق حکمرانی خوب باشد که از اساس، مبتنی بر رعایت ضوابط عقلی و شرعی و مقبول مردم باشد. برخی از شاخصه هایی که با عنوان حکمرانی خوب مطرح می شوند عبارتند از:

پاسخ گویی و حق اظهار نظر: مقصود از این شاخص میزان مشارکتی است که شهروندان می توانند در انتخاب دولت و نظام سیاسی داشته باشند. این شاخص هم چنین بیانگر میزان آزادی بیان، آزادی احزاب و تشکل ها و تجمع ها، آزادی رسانه های جمعی است. امام علی(ع) در این باره سخنان فراوانی دارد که به برخی از آنها اشاره می کنیم؛ ایشان در نامه یی به مالک اشتر می فرماید:«در سیاست گذاری ها شیوه های میانه را برگزین، که به حق نزدیکتر و عدالت را فراگیرتر است و بیشتر مایه خشنودی همگان(عموم مردم) می گردد و همین باید مد نظر تو باشد، نه خشنودی خواص...»(16)

حضرت علی(ع) پاسخگویی در قبال پرسش های مردم را بر حکومت واجب دانسته و در این زمینه خطاب به مالک اشتر فرموده است:« اگر رعیت بر تو گمان ستم برد، آشکارا به مردم توضیح ده و عذر خود را نزد آنان بیان کن و با این کار آنها را از بدگمانی بیرون بیاور، که اگر چنین کنی، این کار تو برای ریاضت و اجرای عدالت است و برای مردم رفتاری به مدارا و محبت و صراحت گویی در بیان عذر، و در نتیجه، استوار داشتن توده ها در راه حق» (17)

اثر بخشی دولت: در این شاخص، کیفیت خدمات عمومی مد نظر است. همچنین کیفیت تدوین و اجرای خط مشی های عمومی و دولتی و میزان تعهدی که دولت نسبت به این سیاست ها دارد؛ به عبارت دیگر مفهوم اثر بخشی به توانایی دولت در قانون گذاری، تصمیم گیری های مدیریتی درباره ی حاکمیت قانون و عدالت مدیریتی است.

حضرت علی (ع) در صدر منشور خود خطاب به مالک اشتر می فرمایند: «این فرمانی است از علی امیرالمومنین به مالک اشتر فرزند حارث، در پیمانی که با او می بندد، هنگامی که او را به حکومت مصر می گمارد تا خراج آن دیار را جمع آورد و با دشمنانش نبرد کند، کار مردم را اصلاح، شهرهای مصر را آباد سازد.» (18)

کیفیت قوانین: منظور از این شاخص توانمندی دولت در تدوین و اجرای سیاست ها و مقررات و نظام هایی که موجب گسترش نفوذ و دامنه ی فعالیت های بخش خصوصی می شود. امام علی (ع) عدالت را برترین اصلاح می داند؛ زیرا ضعف ها، ناکارآمدی ها و...، همه ناشی از خروج امور از موضع خود می باشد و سیاست عادلانه، سیاستی است که هر کاری را بر موضع خود بنشاند: «عدل و عدالت هر چیزی را در جای خود می نهد.» (19)

حاکمیت قانون: یکی از اموری که حضرت علی(ع)به آن توجه جدی داشتند، قانون مدار بودن و اجرای قانون به معنای واقعی کلمه بود. اگر کسی بر خلاف قانون عملی کرد، بدون در نظر گرفتن موقعیت و مقام وی، حدود الهی و قانونی را بر وی اجرا می کرد و هیچ واسطه و شفاعتی را نمی پذیرفت. ایشان در خطبه ی 131 اهداف بلند خویش را در به دست گرفتن حکومت گسترش معنویت، ایجاد امنیت و افزایش رفاه در جامعه( به خصوص احقاق حق افراد ستمدیده) و حاکمیت قانون، بیان می کند.

کنترل فساد: امام علی(ع) در خصوص نقش حاکمان در جلوگیری از فساد فرموده اند: «همانا زمامدار، امین خدا در زمین، برپادارنده ی عدالت در جامعه و عامل جلوگیری از فساد و گناه در میان مردم است.»(20)

ایشان در جایی دیگر می فرمایند: «به خدا اگر ببینم که مهر زنان یا بهای کنیزکان رفته باشد آن را باز می گردانم که در عدالت گشایش است و آن که عدالت را برنتابد، ستم را سخت تر یابد.» (21)

شایستگی کارگزاران: یکی از شاخصه های حکومت امام علی(ع) اهتمام و دقت در شایسته سالاری است. به طور کلی از مجموع روایات و فرامینی که از ایشان به ما رسیده است، ملاک های عمده شایسته سالاری و انتخاب کارگزاران امام علی(ع) شامل حکمت و مدیریت، تدبیر و تدبر، شجاعت و قاطعیت، تقوی و امانت داری ، سیاست، معرفت و .... می باشند.(22)

***نگاه به حفظ کرامت انسانی در نهج البلاغه

انسانها بالاتر از حق حیات، دارای حق کرامت هستند.این حق امری قابل زوال نیست و مشروط به برخورداری صحیح از همه ی نیروها، استعدادها و ابعاد مثبت است که در انسان وجود دارد، حتی اگر کسی نتواند از آنها به طور صحیح بهره برداری نماید، و اگر از آنها به ضرر خود و دیگران سوء استفاده نکند، باز از حق کرامت برخوردار است.

کرامت یعنی اینکه انسان دارای شرف، عزت و حیثیت ارزشی است. با توجه به این که عقل و آیات، امتیازهای عالی مانند اندیشه و استعداد کمال یابی و وجدان و حس گذشت از لذت ها و فداکاری در راه ارزشهای عالی انسانی را برای بشر اثبات نموده، از این رو کرامت و ارزش انسانی برای آدمی ثابت شده و موجب بروز حق و تکلیف است.

از دید امام، حق حیات و کرامت انسانها می بایست نزد حکومتها و به وسیله آنها محفوظ بماند و این یکی از آرمانهای اساسی دولت اسلامی است.

«محمد بن جعفر العقبی» نقل می کند که امیرالمؤمنین(ع) در خطبه ای فرمود: «یا ایها الناس! اِنّ آدم لم یلد عبداً و لا امةً و ان الناس کُلّهم اَحرار و لکن الله خول بعضکم بعضاً (23) ای مردم! حضرت آدم نه بنده ای داشت، نه کنیزی و همه ی مردم آزادند، لیکن خداوند تدبیر و اداره بعضی از شما را به بعضی دیگر سپرده است».

«علامه جعفری» در شرح این جمله می نویسد: در این روایت علاوه بر این که نبود اصالت بردگی در اسلام اثبات شده است، کرامت عمومی انسانها با استناد به آزادی و آزادگی آنها ثابت گشته است.

***تعامل صحیح بین حکومت و مردم

امام علی(ع) رابطه ی مردم با حکومت را رابطه ی پدر و فرزندی می داند و در فرمان مالک اشتر این نوع رابطه ی آرمانی مبتنی بر لطف و محبت را توصیه می فرماید:«ثم تفقَّدْ مِن اُمورهم ما تتفقَّدُ الوالدان من ولدهما (24)؛ از آنان آن گونه تفقد کن که پدر و مادر از فرزندشان تفقد و دلجویی می کنند». به اعتقاد امام، بین مردم، خداوند متعال حقوقی معین کرد که بزرگترین آن، حقوق بین والی و رعیت است(25) . این حقوق باید رعایت بشود تا رشته الفت آنها و عزت دینی شان باقی بماند.(26)

* از محمد ستاری (گروه پژوهش های خبری)

پژوهشم*م.س*1459

پی نوشت ها:

1- شریعتی علی، نیایش، مجموعه آثار جلد 8،ص51

2- شریعتی علی، مجموعه آثارجلد5،ص388

3-نهج البلاغه،خطبه ی 120

4- نهج البلاغه،خطبه ی 167

5- دلشاد تهرانی، مصطفی، اصل میانه روی در اندیشه سیاسی امام علی (ع)، تارنمای مجمع جهانی شیعه شناسی:پایگاه تخصصی مقالات

6- نهج البلاغه، حکمت140

7- نهج البلاغه، نامه 21

8-درخشه جلال، عدالت از دیدگاه امام علی(ع)، نشریه ی دانش سیاسی، بهار و تابستان86، شماره 5،ص11

9- نهج البلاغه، حکمت 437

10- مطهری، سیری در نهج البلاغه، ص 112، چاپ چهارم، تهران، انتشارات صدرا

11- جمالی، نصرت الله، عوامل سقوط حکومت ها در قرآن و نهج البلاغه، چاپ اول، نهاوندی، قم 1377ش، ص84

12- محمدی ری شهری، محمد، موسوعه الامام علی بن ابی طالب، ج4 ص251

13- نهج البلاغه، خطبه، 126

14- نهج البلاغه، نامه، 53

15- عدالت در اندیشه امام علی، تارنمای جامع فرهنگی مذهبی شهید آوینی

16- نهج البلاغه، ترجمه محمد دشتی، موسسه فرهنگی تحقیقی امیرالمومنین، چاپ دوازدهم،1390، ص417

17- همان

18- - نهج البلاغه، ترجمه محمد دشتی، موسسه فرهنگی تحقیقی امیرالمومنین، چاپ دوازدهم،1390، ص403

19- - نهج البلاغه، همان ،ص527

20- خوانساری جمال الدین محمد، شرح غررالحکم و دررالکلم، 1346،جلد2، دانشگاه تهران،ص604

21- نهج البلاغه، ترجمه محمد دشتی، همان ، ص39

22- شاه آبادی ابوالفضل، جامه بزرگی آمنه، نظریه حکمرانی خوب از دیدگاه نهج البلاغه، فصلنامه پژوهشنامه نهج البلاغه، سال اول، شماره 2، تابستان 92

23- ملامحسن فیض، الوافی، ج14، ص20

24-نهج البلاغه، نامه 53، بند 33

25- همان، خ207، بند 6

26- اخوان کاظمی بهرام،آرمان های حکومت از دیدگاه امام علی(ع)، تارنمای مجلس خبرگان رهبری

منبع : ایرنا

سازمان حج و زیارت امتیاز به خبر :

ارسال نظرات

نام

ایمیل

وب سایت

نظرات شما

هم اکنون هیچ نظری ارسال نشده است. شما می توانید اولین نظردهنده باشد.