اگر وليعهد عربستان ميميرد، برخي ميروند در كنار سفارت عربستان آجيل و شيريني پخش ميكنند، اين امر نه واجب و نه مستحب و نه معقول و نه منقول است، جلوي اين كارها را ميشود گرفت؛ آن وقت انتظار داريم براي حجاج فرش قرمز پهن كنند.حضرت آيتالله عبدالله جوادي آملي در درس تفسير خود كه در مسجد اعظم برگزار شد، به تفسير آيات ابتدايي سوره مباركه احزاب پرداخت و گفت: سوره مباركه احزاب در مدينه نازل شد و عناصر محوري آن مسائل حكومتي و سياسي است، تشريح و تأسيس نظام و ارتش اسلامي و پايگاه اقتصاد اسلامي در سورهاي مدني مطرح است، در سوره مباركه احزاب از مرجوفون نام برده شد، مرجوفون كساني هستند كه خبرهاي رجفهدار، لرزه دار و اراجيف را به جامعه انتقال ميدادند، خبري كه پايه و اساس ندارد رجفهدار است، اين اخبار جامعه را ناآرام ميكند، در اين سوره احزاب پنج بار «يَا أَيُّهَا النَّبِيُّ» آمده كه نشان از اهميت مسأله است كه گاه مسائل نظامي و مسائل خانوادگي است كه اين مسائل خانوادگي بعدها ميتواند منشأ بسياري از خطرها شود، والا مسائل خانوادگي در حدي نيست ميفرمايد «يَا نِسَاءَ النَّبِيِّ لَسْتُنَّ كَأَحَدٍ مِّنَ النِّسَاءِ» اين نشان ميدهد كه از اين بيت خطري دامنگير جامعه ميشود، يا ميفرمايد «وَقَرْنَ فِي بُيُوتِكُنَّ وَلَا تَبَرَّجْنَ تَبَرُّجَ الْجَاهِلِيَّةِ الْأُولَىٰ» چنانچه جنگ جمل از اين خانه برخاست.
پيامبر حتي يك بار به بتها فحش نداد
وي با اشاره به آيه «يَا أَيُّهَا النَّبِيُّ اتَّقِ اللَّـهَ وَلَا تُطِعِ الْكَافِرِينَ وَالْمُنَافِقِين إِنَّ اللَّـهَ كَانَ عَلِيمًا حَكِيمًا» اظهار داشت: بايد دانست كه تأسيس و تشكيل حكومت كار آساني نيست، «يَا أَيُّهَا» ندا براي تنبه و از غفلت درآوردن يا براي تذكر و نشان دادن حساس بودن اين مطلب است، در جريان يا ايها النبي اين نشان از حساس بودن موضوع است، در هيچ جاي قرآن خداوند اسم حضرت را مورد خطاب قرار نميدهد، آنجا كه اسم حضرت را نظير سوره آلعمران يا فتح ياد ميكند براي آن است كه به مردم بفهماند وجود آن حضرت سمتي به نام رسول الله يا نبي الله دارد، ميخواهد بگويد كه ايشان سمتي دارد، خداوند آن طور كه با ساير انبيا اسم آنان را آورده است با پيامبر(ص) برخورد نكرده است، اين نشان ميدهد كه ما نيز موظف هستيم با نبي با تجليل و مودبانه سخن بگوييم.
مفسر برجسته قرآن كريم خاطرنشان كرد: خداوند در آيه ابتدايي سوره احزاب به پيامب(ص) ميگويد تقوا داشته باش، تو كار مهمي در پيش داري و اين مطلب با دستيابي به قله تقوا محقق ميشود، جنگ، خونريزي، اسيردادن و كشته شدن اصحاب ر در پيش داري، عزيزترين بستگانت را در اين راه از دست ميدهي و مورد آزار و اذيت قرار ميگيري، پيمودن اين راه با تقوا ممكن است، اين پيامبر اگر بخواهد با روش عادي با جامعه برخورد كند كار سختي است، بايد قله تقوا را داشته باشد، وجود مبارك حضرت ابراهيم(ع) و اسماعيل(ع) كعبه را ساختند، بعد از مدتي اين كعبه بت كده شد، همه بتها را در آنجا گذاشتند، يكبار پيامبر(ص) به اينان بد نگفت و فحش نداد، فرمود از اينان كاري ساخته نيست، شما هم اگر بخواهيد آرام زندگي كنيد و از طرفي تكفيري نداشته باشيد و از اين طرف كشتار بيرحمانه روزانه در ميانمار و بنگلادش و در شرق نداشته باشيد بايد به اين روش عمل كنيد، بايد راه پيامبر را برويد، يكبار نشد كه پيامبر(ص) به آنان فحش دهد.
حضرت آيتالله جوادي آملي بيان كرد: مقداري كه از شما برميآيد در راه صحيح قدم برداريد، خداوند نيز به شما كمك ميكند، اگر كسي بخواهد يك حكومت و نظام اسلامي تشكيل دهد، راهكار مشخصي دارد، ادب اجتماعي و مردمي را حفظ كند و با بتپرستها از راه برهان و مانند آن پيش ميروند، به بت فحش دادن كاري را حل نميكند، سب و لعن كاري را حل نميكند، ما كه در عالم تنها زندگي نميكنيم، ما مشكلات ملي، منطقهاي و بينالمللي داريم، اينها را بايد عاقلانه حل كنيم، تولي و تبري بايد با مسأله امنيت جمع شود، اين يك كار سياسي و اجتماعي است، هم دارالتقريب، كارهاي فقهي را بايد مراجع و علما و اصوليين حل ميكنند، اما اصل تولي و تبري از يك سو و برقراري امنيت و حفظ دما مسلمين از سوي ديگر بايد جمع شود، اين موضوع كمتر از جريان انرژي هستهاي نيست، از اين طرف مدام سب و لعن و از آن طرف همواره كشتار، هر روز ميشنويد كه كشتاري صورت ميگيرد، اين امر در نهايت راه حلي دارد، اين راهي دارد يا بايد هر روز براي كشتار در ميانمار، پاكشتان، بنگلادش و ميانمار غصه بخوريم، اگر اين دين براي برقراري امنيت آمده است، راه حل دارد، تنها راه حل فقهي و اصولي نيست كه حوزه علميه انجام بدهد، اين نياز به راه امنيتي، مذاكره و مانند آن است، ما ناچار يك قدري افسوس و گريه ميخوريم، يك ناله كردن و افسوس خوردن و مجلس ترحيم گرفتن كار ما شده است.
برهان؛ راه مقابله با وهابيت است
وي در پاسخ به سؤالي درباره تفاوت ميان لعن و سب اظهار داشت: لعن در كليات است، خداوند به طور كلي فرمود: «أُولَـٰئِكَ عَلَيْهِمْ لَعْنَةُ اللَّـهِ وَالْمَلَائِكَةِ وَالنَّاسِ أَجْمَعِينَ» اين كليات را هم ما قبول داريم، هم ديگران، لعن در كليات است، اما تطبيق در جزييات مسأله دارد، سابقا اين طور بود كه اگر ميان دو كشوري جنگ بود اگر وليعهد يك كشوري ميمرد، يك هفته آتشبس ميدادند و بعد هم جنگ را ادامه ميدادند، اما اگر وليعهد عربستان ميميرد، برخي ميروند در كنار سفارت عربستان آجيل و شيريني پخش ميكنند، اين امر نه واجب و نه مستحب و نه معقول و نه منقول است، جلوي اين كارها را ميشود گرفت؛ آن وقت انتظار داريم براي حجاج فرش قرمز پهن كنند؛كارهاي علمي و فقهي حوزههاي علميه سرجاي خود محفوظ است، اما اگر بخواهد اجرايي و جهاني شود همه بايد دست به هم دهند، هم مردم و هم ملتها دست به دست هم دهند، همان كاري كه با انرژي هستهاي ميكنند، تا كي بايد اين دردها را تحمل كرد.