پایگاه اطلاع رسانی

سازمان حج و زیارت

متن كامل گفت‌وگو با نماينده‌ي وليّ فقيه در امور حج و زيارت ؛

ايران هيچ‌گاه در رفتن به حج ترديد نكرده است

ايران هيچ‌گاه در رفتن به حج ترديد نكرده است
گفت‌وگوي منتشر شده در پايگاه اطلاع رساني مقام معظم رهبري با حجت‌الاسلام‌والمسلمين سيدعلي قاضي‌عسگر نماينده‌ي ولي‌فقيه در امور حج و زيارت.

بعد از گذشت يك سال از وقوع فاجعه‌ي منا و كشته شدن بيش از هفت هزار نفر از حاجيان در اين حادثه، حاكمان سعودي همچنان از پاسخگويي نسبت به آن در برابر امت اسلامي سر باز مي‌زنند و حتي به تشكيل يك كميته‌ي حقيقت‌ياب نيز تن در نمي‌دهند. رهبر انقلاب اسلامي در ديدار اخير خانواده‌هاي شهداي منا فرمودند: «حكّام سعودي يك عذرخواهيِ زباني از دنياي اسلام نكردند! چقدر اينها وقيحند، چقدر بي‌شرمند! آيا اين كوتاهي‌اي كه اينها كردند، سوءتدبيري كه نشان دادند، بي‌كفايتي‌اي كه به خرج دادند -حالا بعضي ميگويند تعمّد، ولو آن هم نباشد- نفْس اين بي‌تدبيري و بي‌كفايتي يك جرم است براي يك مجموعه‌ي دولتي و سياسي؛ چطور نتوانستيد اداره كنيد؟» به‌همين مناسبت با حجت‌الاسلام‌والمسلمين سيدعلي قاضي‌عسگر، نماينده‌ي ولي‌فقيه در امور حج و زيارت درباره‌ي تدابير و اقدامات رهبر انقلاب بعد از وقوع اين فاجعه به گفت‌وگو نشستيم.


* مي‌دانيم كه حج يك فريضه‌ي الهي است كه در طول تاريخ اسلام (و حتي پيش از آن نيز) وجود داشته است، با اين حال به نظر مي‌رسد كه وقوع انقلاب اسلامي موجب شد تا نوع نگاه به اين فريضه، در برخي از زمينه‌ها تفاوت پيدا كند. اين تفاوت‌ها كدام است؟
با توجه به تاريخ كشورمان، به‌خصوص تاريخ قبل از پيروزي انقلاب اسلامي، متوجه مي‌شويم حج عبادتي كاملاً ساده و بدون روح بوده است. در واقع نگاه مردم فقط به اين‌صورت بوده است كه به حج بروند و سلسله اعمالي را به‌جا بياورند. ديگر كاري به تحول روحي و اخلاقي آن نداشتند. همين امر سبب شده بود لفظ حاجي در كشور ما به‌جاي اينكه لفظي ارزشي باشد، به لفظي ضدارزشي تبديل شود.

پس از پيروزي انقلاب اسلامي، حضرت امام رحمه‌الله‌عليه در نگرش مردم نسبت‌به حج تحول ايجاد كردند. اين تغيير ايجادشده در جامعه، حج را به حج ابراهيمي تبديل كرد. از نظر ايشان، مشكلات جهان اسلام بايد در حج بررسي و برطرف شود. حضرت امام رحمه‌الله‌عليه درباره‌ي بحث اقتصاد سراسري اسلامي، ايجاد بازار مشترك بين‌الملل اسلامي، مقابله با ظلم، برائت از مشركان و تحول روحي و اخلاقي، نكات بسيار زيبايي را مطرح فرموده‌اند. براي مثال، از نظر ايشان، وقتي در صفا و مروه حركت مي‌كنيد و لباس احرام مي‌پوشيد، بايد به ياد اين باشيد كه خدا محور وجودي شماست.

پس از امام، رهبر انقلاب نيز دقيقاً همان مسئله را پيگيري و دنبال كرده‌اند. در اين چند سالي كه توفيق حضور در سازمان حج و زيارت را داشته‌ام، چه قبل از موسم حج و چه بعد از آن، هر زمان كه در محضر رهبر انقلاب حاضر شده‌ام، مطلب يا مطالب جديدي را مطرح فرموده‌اند. از نظر ايشان، توجه به حج با در نظر گرفتن اين مطالب، تحولات وسيعي را در جهان اسلام ايجاد خواهد كرد. بنده فقط به نمونه‌اي از اين مطالب اشاره مي‌كنم. در گذشته، چيزي به‌عنوان «ديپلماسي حج» وجود نداشت، اما مقام معظم رهبري، حج را به‌عنوان پديده‌اي در ابعاد بين‌المللي معنا ‌كردند. مي‌فرمايند حج را بايد راهي براي ارتباط با شخصيت‌هاي جهان اسلام قرار بدهيم. از اينجاست كه ديپلماسي حج شكل مي‌گيرد. فقط در همين يكي دو سال گذشته، با حدود سي كشور ديدار و ارتباط داشته‌ايم و اين امر منشأ آمدوشد ايران با اين كشورها شده است.

يا اينكه نگاه حضرت امام رحمه‌الله‌عليه و رهبر انقلاب به حج اين‌گونه بوده و هست كه آنجا جاي طرح مسائل قومي و طايفه‌اي و مجادلات مذهبي نيست. در حج بايد به وحدت جهان اسلام، فراتر از مظهر هر كشور توجه شود. در واقع مسلمانان بايد در حج يد واحده‌اي براي مقابله با دشمنان خود باشند و از اين ظرفيت براي رسيدن به وحدت امت اسلامي، بهره بگيرند. همه‌ي آنچه تا اينجا مطرح شد، ايده‌هاي جديدي است كه شايد ريشه‌ي آن‌ها در قرآن و روايات موجود باشد، اما قبل از انقلاب اسلامي، هرگز از چنين واژه‌هايي استفاده نشده است. امروز واژه‌هاي مرتبط با حج ابراهيمي در فرهنگ مردم برجا مانده است. امروز اگر معناي حاجي را با معناي گذشته‌ي آن مقايسه كنيد، متوجه تفاوت فاحش معنايي آن مي‌شويد. امروز ديگر حاجي به‌دنبال بازارگردي نيست. به ياد مي‌آورم يكي از معضلات حج و زيارت در سال‌هاي اول انقلاب، وارد كردن بار مردم به داخل كشور بود، اما امروز ديگر اين‌گونه نيست، زيرا كشور در زمينه‌ي توليد بسياري از محصولات به خودكفايي رسيده است. مهم‌تر از همه اينكه فرهنگ خريد در جامعه تغيير پيدا كرده است.

* يكي از موضوعاتي كه وجود دارد و از سوي مقامات سعودي بر آن دامن زده مي‌شود اين است كه ايراني‌ها، حج را تبديل به يك پديده‌ي سياسي كرده‌اند، آيا اين موضوع درست است؟

در ابتدا بايد معنا و مفهوم دقيق فريضه‌ي حج و همين‌طور واژه‌ي سياست تعريف شود. در مكتب اهل‌بيت عليهم‌السلام، سياست به‌معناي اصلاح امور و مديريت جامعه است. لذا در زيارت جامعه‌ي كبيره خطاب به امامان مي‌خوانيم: «وَ سَاسَةَ الْعِبَادِ» يعني شما سياست‌مدارترين مردم زمان خود هستيد. بنابراين ما سياست را عين ديانت مي‌دانيم. در حقيقت بسياري از مسائل اسلام با سياست آميخته است و نمي‌توان آن‌ها را از يكديگر جدا كرد. اما نگاه سعودي‌ها با ما متفاوت است. آن‌ها سياست را همين شرايط امروز جوامع بشري مي‌دانند كه اين كار بسيار خطرناكي است. براي مشخص شدن موضوع، مثالي عرض مي‌كنم. در فرهنگ ديني ما وقتي مي‌خواهيم جامعه را مديريت كنيم، بايد بدانيم كه جامعه‌ي اسلامي نبايد زيردست قدرت‌هاي شيطاني دنيا باشد. اين فرهنگ دين ماست و چيزي من‌درآوردي نيست كه بگوييم حالا فلان كشور اين سليقه را دارد. اگر مي‌گوييم سياست «نه شرقي و نه غربي»، به اين معني است كه سياست ما منبعث از اسلام است، زيرا در اسلام آمده است كه «الاسلام يعلو و لايعلي عليه». به اين معني كه هيچ‌كس نمي‌تواند مسلماني را به بردگي بگيرد و زير سلطه‌ي خود قرار دهد. در حالي‌كه سعودي‌ها چنين نگاهي ندارند. آن‌ها حاضرند خودشان و كشورشان را در اختيار آمريكا بگذارند و سياست‌هايشان را با آن‌ها هماهنگ كنند.

به‌همين علت، فرض بفرماييد اگر در مراسم برائت، شعار «الموت لامريكا» سر دهيم، آن‌ها آن را سياسي تلقي مي‌كنند، درحالي‌كه ما مي‌گوييم اين شعار قرآن است. در واقع قرآن از ما خواسته است كه از دشمنان برائت بجوييم: «قَدْ كانَتْ لَكُمْ أُسْوَةٌ حَسَنَةٌ فِي إِبْراهِيمَ وَ الَّذِينَ مَعَهُ إِذْ قالُوا لِقَوْمِهِمْ إِنّا بُرَآؤُا مِنْكُمْ وَ مِمّا تَعْبُدُونَ مِنْ دُونِ اللّهِ كَفَرْنا بِكُمْ وَ بَدا بَيْنَنا وَ بَيْنَكُمُ الْعَداوَةُ وَ الْبَغْضاءُ». اين فرهنگ قرآن است و ما بحث برائت را منبعث از قرآن مي‌دانيم. حال‌آنكه آن‌ها برائت را امري سياسي مي‌دانند و مي‌گويند شما نبايد عليه آمريكا يا حتي عليه رژيم صهيونيستي كه اين‌همه جنايت انجام داده است، شعار بدهيد، زيرا اين حركت سياسي است.

به نظر بنده، اين دقيقاً همان بحثي است كه بايد به‌طور مبسوط به آن پرداخته شود كه سياست لازمه‌ي هر جامعه‌ي بشري است، اما سياستِ منبعث از دين و برگرفته از فرامين الهي، نه آن تعريفي كه آن‌ها به‌معناي شيطنت و ارتباط دولت‌ها و حمايت قدرت‌هاي سلطه‌گر از اين‌گونه كشورها مي‌دانند.

* در چند سال اخير، مقامات سعودي كارشكني‌هايي را در جريان مراسم حج براي زائران ايراني انجام داده‌اند، امسال نيز متأسفانه به دليل اين كارشكني‌ها، زائران ايراني از حج بازماندند، لطفا درباره‌ي كارشكني مقامات سعودي كمي توضيح بفرماييد.
بنده ابتدا به اين نكته اشاره كنم كه بين نظرات ايران و عربستان، نقطه‌ي مشتركي وجود دارد و آن، در نگاه همراه با قداستي است كه به مكه و مدينه داريم. مدينه، مكه و كعبه‌ي معظمه، مورد احترام همگان است. كعبه قبله‌ي مسلمان‌هاست. ما در هر شبانه‌روز چندبار به‌طرف كعبه نماز مي‌گزاريم. مرقد نوراني پيامبر صلي‌الله‌عليه‌وآله‌وسلم در مدينه است. اين مكان جايگاه پيدايش و رشد اسلام بوده است. ايران نيز بارها اعلام كرده است كه امنيت مكه و مدينه را امنيت خود مي‌داند و هرگز حاضر نيست امنيت آنجا در معرض خطر قرار بگيرد.

از نظر اجرايي نيز در طول سال‌هاي گذشته، بحمدالله با كمك مردم خوب و عزيز ايران، توانسته‌ايم حجي را برگزار كنيم كه به بهترين حج لقب گرفته است. خود مسئولان عربستان نيز معترف هستند ايراني‌ها منظم‌ترين و بهترين حج را برگزار مي‌كنند. دليل بهتر بودن حج ايران، برنامه‌ريزي گسترده‌اي است كه براي اجراي آن صورت مي‌گيرد؛ يعني اين‌گونه نيست كه يك‌ماهه تصميم گرفته شود ۷۵۰ هزار نفر به عمره برده شوند يا اينكه نزديك به هشتاد هزار نفر به حج برده شوند، برنامه‌ريزي‌ها گسترده در طول سال وجود دارد. براي مثال، از سال قبل، يعني همان زماني كه در مكه هستيم، اجاره كردن منازل را براي سال بعد شروع مي‌كنيم و قراردادهايمان را مي‌بنديم. در واقع از همان موقع، برنامه‌ريزي‌هاي سال بعد را شروع مي‌كنيم و در طول سال نيز اين برنامه‌ها را استمرار مي‌دهيم تا اينكه حج در همه‌ي زمينه‌ها و ابعادش، به بهترين نحو اجرا شود. خب طبيعي است كه كشور ميزبان نيز بايد همكاري كند. در غير اين‌صورت، نمي‌توانيم در اين زمينه موفق عمل كنيم. در اين مرحله است كه تضاد به وجود مي‌آيد و اگر آن‌ها كارشكني كنند -مثل حج امسال- به مشكل برمي‌خوريم.

اولين نكته‌ اين بود كه مذاكرات درباره‌ي حج امسال، بايد خيلي زودتر شروع مي‌شد اما آنها اين كار را نكردند و از آن زمان مقرري هم كه بنا بود مذاكرات انجام شود، عقب‌تر افتاد. نهايتا وزير حج قبلي عربستان، هيأت ايراني را براي مذاكرات دعوت كرد. در عربستان مجموعه‌اي با نام «محضر اتفاق» وجود دارد كه معنايش دور هم نشستن و گفت‌وگو كردن و به توافق رسيدن و امضاي توافق‌نامه است، اما امسال، اين مجموعه چيزي را به هيئت ايراني دادند و گفتند كه شما بايد همين را امضا كنيد. اينكه ديگر اسمش «محضر اتفاق» نمي‌شود. بايد نام آن را ابلاغيه مي‌گذاشتند. هيئت ايراني هم به‌هيچ‌وجه حاضر نشد آن را بپذيرد و البته براي نپذيرفتن آن نيز دلايل بسياري داشت. موارد مبهم متعددي وجود داشت. براي مثال، چگونه در قطع روابط ويزا بگيريم؟ يا چگونه مي‌خواهند به ما ويزا بدهند؟ بحث هواپيمايي، وضعيت حجاج و وضع كنسولي نيز مطرح بود. در نتيجه، هيئت ما نپذيرفت و به ايران بازگشت؛ تازماني‌كه وزير حج قبلي عوض شد و وزير حج جديد سر كار آمد. وزير جديد به‌دليل تجربه‌اي كه داشت و ازآنجاكه قبلاً نيز به ايران آمده بود، حج را بهتر از قبلي مي‌شناخت و توانست يك‌سري مسائل را برطرف كند. اعلام كرد كه ويزا الكترونيكي داده مي‌شود و اينكه ايران مي‌تواند مثل سال‌هاي گذشته، نيمي از زائران خود را با پروازهاي خود بياورد و نيمي ديگر را آن‌ها انجام مي‌دهند، اما مسائلي مثل بحث كنسولي همچنان باقي ماند. مي‌دانيد كه به‌هرحال در حج حوادثي اتفاق مي‌افتد. ممكن است خداي‌ناكرده شخصي بميرد يا تصادف كند و در اين‌صورت بايد جنازه‌ي او به ايران منتقل شود. بعضي‌ها بي‌دليل دستگير مي‌شوند كه در اين مواقع نيز كنسولگري بايد وارد عمل شود و از اين افراد حمايت كند و آن‌ها را از زندان آزاد نمايد. اما در اين زمينه‌ها، عربستان حاضر به همكاري با ايران نشد. حتي ايران پيشنهاد داد ساختمان شما در شهر مشهد سالم و آماده است و مي‌توانيد نيروهايتان را بياوريد. ما نيز به شما ويزا مي‌دهيم، اما آن‌ها نپذيرفتند.

از مسائل مهم ديگر اين است كه مي‌گفتند روي ساختمان‌هايتان نبايد پرچم كشورتان را بزنيد. بالأخره ساختماني وجود دارد كه جمهوري اسلامي آن را اجاره كرده است و زائران آن نيز ايراني هستند. به اين موضوع نيز بايد توجه كرد كه بعضي از زائران ما سطح تحصيلات بالايي ندارند. بنابراين طبيعي است كه با پرچم مي‌توانند اقامتگاه خود را راحت‌تر بشناسند. حتي اعلام كردند نماينده‌ي مقام معظم رهبري حق ندارد با بعثه‌هاي كشورهاي ديگر ديدار داشته باشد. در حالي‌كه آنجا شهري است كه بيت عتيق نام گرفته است و همه در آن آزاد هستند. همه مي‌آيند و طبق مذهب خودشان عمل مي‌كنند. طبيعي است كه چنين‌چيزهايي كه با عزت مردم ايران سازگاري نبود را قبول نكنيم.

از طرفي بدرفتاري با زائر نيز موضوع ديگري بود. در هيچ‌كجاي دنيا با زائر بدرفتاري نمي‌شود. اين درست نيست كه به‌محض وارد شدن به فرودگاه جده، لپ‌تاپ و تلفن‌همراه مردم را بگيرند و حتي محتويات آن را هم چك كنند. اما وقتي نوبت به خودشان مي‌رسد، آن‌ها بايد آزاد باشند كه بتوانند يازده ميليون جلد كتاب را به بيست زبان زنده‌ي دنيا در ترويج وهابيت، منتشر كنند و بين زائران (حتي زائران فارسي‌زبان) پخش كنند و كسي هم حق اعتراض به آن‌ها را نداشته باشد.

بنابراين اينكه گفته مي‌شود ايراني‌ها خودشان نيامدند، دروغي آشكار است. ايران هيچ‌گاه در رفتن به حج ترديد نكرده است. بنا نيز بر اين بوده كه مردم حتماً به حج بروند. حتي ايران اعلام كرد حاضر است توافق‌نامه‌هاي گذشته را نيز امضا و طبق آن‌ها عمل كند، اما خودشان اين را نپذيرفتند، زيرا مي‌خواستند خواسته‌ي خود را به ايران تحميل كنند. لازم است بدانيد در بررسي انجام‌شده، مشخص شد آنچه به ايران داده بودند با كشورهاي ديگر متفاوت بوده است؛ يعني براي ايران شرايطي گذاشته بودند كه براي كشورهاي ديگر نگذاشته بودند. در نتيجه، ايران نيز اين شرايط را نپذيرفت.

* در حج سال گذشته، فاجعه‌اي رخ داد كه قلب همه‌ي مسلمانان را به درد آورد. بدتر از آن اما نحوه‌ي مواجهه و مديريت مقامات سعودي با اين حادثه است. لطفا درباره‌ي اين حادثه كمي توضيح بفرماييد.
آنچه در منا اتفاق افتاد، فاجعه‌اي بزرگ بود. حتي آنچه قبل از آن نيز در مسجدالحرام اتفاق افتاد، حادثه‌اي بزرگ و بي‌سابقه بود. در شهري كه «بلد امن» نام گرفته است و در مسجدالحرامي كه جاي امن است، به‌دليل بي‌دقتي‌ها و سوءمديريت‌ها، اين‌همه زائر به لقاءالله پيوستند. در حادثه‌ي منا، مسئله بسيار عميق‌تر و گسترده‌تر بود. همين امسال بعد از اينكه آن فاجعه‌ي بزرگ اتفاق افتاد، سعودي‌ها تصميم گرفتند كه اول صبح براي رمي نيايند. خب شما كه در برگزاري حج سابقه‌اي طولاني داريد، چگونه نتوانسته‌ايد به اين مسئله پي ببريد؟ هميشه در جمرات حادثه اتفاق مي‌افتاد و شما نيز اين تجربه را داشتيد، با اين همه دوربين و بالگرد، چرا نتوانستيد بفهميد در خيابان ۲۰۴ ازدحام وجود دارد تا اين ازدحام را متفرق كنيد؟ شما حتي به آن خيابان نيامديد كه به درمان مردم بپردازيد. تأمين آب را كه ابتدايي‌ترين نياز حجاج است، برآورده نكرديد تا مردم بتوانند در لحظه‌ي خطر از آن استفاده كنند. وجود نيروهايي كه آموزش نديده بودند، باعث شد همه‌ي جنازه‌ها در خيابان بمانند. چرا براي سردخانه‌ها پيش‌بيني‌هاي لازم صورت نگرفته بود؟ چرا جنازه‌ها در كانتينرها نگه داشته شدند؟ چرا بيمارستان‌ها مجهز نبودند كه وقتي مجروحان به بيمارستان‌ها منتقل شدند، تعدادي از آن‌ها در بيمارستان‌ها به شهادت رسيدند؟ اصلا زائران ايراني هيچ‌وقت از شارع ۲۰۴ نمي‌رفتند. چرا زائران ما را به اين خيابان هدايت كردند؟ آنها حتي بعد از وقوع فاجعه نيز نتوانستند بحران را مديريت كنند. به گروه‌هاي امداد نجات ما هم اجازه‌ي اقدام ندانند. درحالي‌كه گروه امداد ما توانست ششصد نفر را در همان فرصت كم نجات دهد كه چهارصد نفر از آن‌ها غيرايراني بودند.

سعودي‌ها در اطلاع‌رساني نيز بسيار ضعيف عمل كردند. چند روز گذشته بود و ما نمي‌توانستيم بفهميم عزيزي كه براي مثال، در فلان كاروان مفقود است، كجاست؟ آيا جزء مجروحان است يا جزء شهدا؟ درحالي‌كه سعودي‌ها مي‌توانستند اين كار را انجام دهند. گروه تفحص ما ناچار شده بود بين شهدا و كشته‌شدگان بگردد و زائران ايراني را با علائم و نشانه‌هايي پيدا كند. واقعاً كار طاقت‌فرسايي بود. به گروه تفحص در طول روز اجازه‌ي كار نمي‌دادند. مي‌گفتند برويد بعد از نماز مغرب و عشاء بياييد. صحنه‌ها، به‌خصوص در روزهاي اول، بسيار دلخراش بودند. وقتي افراد گروه تفحص برمي‌گشتند، پاهايشان در خونابه‌ي جنازه‌ها بود. كم‌كم اين جنازه‌ها حالت غيرعادي پيدا مي‌كردند. شرايط قابل تحمل نبود. هرقدر اين موضوع را به آن‌ها گوشزد مي‌كرديم، مي‌گفتند در سردخانه جا نداريم. بعد نيز آمدند و عده‌اي را بدون اجازه دفن كردند كه البته اين عده بيشتر از كشورهاي ديگر بودند. بااين‌حال توانستيم جمعي از اين عزيزان را بعداً به ايران برگردانيم. عده‌اي نيز طبق درخواست خانواده‌ها در آنجا ماندند و همان‌جا دفن شدند.

اين‌ها مسائل بسيار مهمي بود. احساس كرديم اگر اين‌ها بخواهند اين‌گونه عمل كنند و مدام امروز و فردا كنند، به اين زودي‌ها امكان اينكه جنازه‌ها را به ايران منتقل كنيم، نخواهد بود. وقتي گزارش اين فاجعه‌ي بزرگ را به رهبر انقلاب منعكس كرديم، ايشان بسيار متأثر شدند. بنده در بسياري مواقع شاهد صبوري ايشان بوده‌ام، اما آن فاجعه‌ي بزرگ واقعاً ايشان را بي‌تاب كرد. آن هفته براي ايشان هفته‌ي غم بود. از پيام تسليت ايشان تا سخنراني‌ها و پيگيري‌هايشان بعد از حج، همه نشان‌دهنده‌ي دردآور بودن اين فاجعه‌ي بزرگ براي ايشان است. در پيام اولشان اشاره كردند كه سعودي‌ها بايد اين روند را تسهيل نمايند، زيرا خانواده‌ها مضطرب و متأثر هستند. اما آن‌ها باز هم تعلل كردند. بعد از اينكه براي رهبر انقلاب اين اطمينان حاصل شد كه سعودي‌ها در پي كارشكني هستند، آن سخنراني بسيار مهم و حكيمانه‌ي خود را كه همراه با تهديد به مقامات سعودي بود، در نوشهر ايراد كردند و توانست كاملاً تأثير خود را بگذارد.

بعد از اين سخنراني، براي ما ملموس بود كه شرايط آن‌ها كاملاً تغيير كرده است. همكاري‌شان بيشتر شده بود. آن‌ها كه اول مي‌گفتند حتماً بايد گذرنامه‌هاي زائران را بياوريد، شرايطي به وجود آوردند كه ما بتوانيم با برگه‌ي عبور نيز جنازه‌ها را منتقل كنيم. حتي گفتند نيازي نيست از ايران هواپيمايي بيايد. همچنين با توجه به اينكه شرايط جنازه‌ها عادي نبود و به تابوت‌هاي ويژه نياز بود، خودشان اين آمادگي را ايجاد كردند و ما توانستيم اكثر پيكرهاي پاك و مطهر عزيزان شهيدمان را به ايران برگردانيم.

بعد از آن نيز وقتي از حج بازگشتيم، در جلسه‌اي كه در محضر حضرت آقا بوديم، ايشان فرمودند اين فاجعه، فاجعه‌اي نيست كه بشود به‌راحتي آن را فراموش كرد و ما نبايد بگذاريم اين فاجعه و حادثه‌ي منا فراموش شود و از يادها برود. اين موضوع بايد تبيين شود.

* در اين ديدار، رهبر انقلاب چه مطالبات و توصيه‌هايي در اين زمينه بيان فرمودند؟
صريحاً عرض مي‌كنم اگر حمايت‌هاي رهبر انقلاب نبود، امروز اين آرامش بين خانواده‌ها وجود نداشت. اقداماتي صورت گرفت كه به نظر بنده، بسيار مهم بود. يكي اينكه بنده از عربستان نامه‌اي خدمت رهبر انقلاب نوشتم و استدعا كردم جنازه‌هاي اين زائران عزيز ما كه با لب تشنه به شهادت رسيده‌اند، در گلزار شهدا دفن شود. حضرت آقا نيز اجازه فرمودند. اين امر موجب شد خانواده‌هاي داغدار اين عزيزان، تا اندازه‌اي آرام بگيرد. ديگر اينكه به‌دليل شرايط ويژه‌اي كه اتفاق افتاده بود، عنوان شد اين عزيزان را شهيد قلمداد كنيم.

در دادستاني محترم كشور، چه زمان آقاي رئيسي و چه امروز نيز جلسات متعددي برگزار شد كه در اين جلسات، شيوه‌ي پيگيري حقوقي را با يكديگر بررسي كرديم. در مورد وزارت خارجه نيز همين‌طور بود. كارشناسان فراواني دعوت شدند و جلسات بسياري با حضور آن‌ها تشكيل شد. امروز در همه‌ي زمينه‌ها پيشروي داشته‌ايم.

درباره‌ي بحث مستندسازي نيز بايد عرض كنم حدود هزار مصاحبه با كساني كه در خود حادثه حضور داشته‌اند، انجام شده است. اين حادثه نبايد فراموش شود. بعضي از اين مستندها چاپ شده‌اند و بعضي به‌صورت فيلم آماده شده‌اند كه ان‌شاءالله در بزرگداشت ياد اين شهيدان، ارائه خواهند شد.
سازمان حج و زیارت امتیاز به خبر :

ارسال نظرات

نام

ایمیل

وب سایت

نظرات شما

هم اکنون هیچ نظری ارسال نشده است. شما می توانید اولین نظردهنده باشد.